در دنیایی که شتاب صفر تا صد کیلومتر در ساعت به زیر دو ثانیه رسیده، به نظر میرسد همهچیز برای حکمرانی ابرخودروهای برقی آماده باشد. مدلهایی مانند ریماک نِوِرا (Rimac Nevera) با شکستن رکوردهای متعدد، برتری فنی خود را به رخ میکشند. با این حال، یک زمزمهی نگرانکننده در میان ثروتمندترین خریداران خودرو در حال تبدیل شدن به صدایی بلند است؛ آنها علاقهای به ابرخودروهای برقی ندارند. این ادعای جنجالی که اخیراً در مقالهای از وبسایت تخصصی موتوروان (Motor1) مطرح شد، آیندهی این بخش از صنعت خودرو را در هالهای از ابهام فرو میبرد.

مسئله اصلی، فراتر از اعداد و ارقام خشک مهندسی است و به ماهیت خود مفهوم “اَبَرخودرو” بازمیگردد. برای دههها، یک هایپرکار چیزی بیش از سرعت بالا بود؛ ترکیبی از هنر مهندسی مکانیک، صدای غران و هیجانانگیز پیشرانههای احتراقی، و تجربهی رانندگی آنالوگ که راننده را به چالش میکشید. اما پیشرانههای برقی، با تمام برتریهایشان در شتابگیری آنی و قدرت خام، این معادله را برهم زدهاند. وقتی یک سدان خانوادگی مانند تسلا مدل S Plaid میتواند در شتابگیری، بسیاری از هایپرکارهای بنزینی را مغلوب کند، دیگر دلیل “خاص بودن” آن برای یک خریدار میلیونر چیست؟ کریستین فون کونیگزگ، بنیانگذار برند سوئدی کونیگزگ، این احساس را به خوبی بیان میکند: “مشتریان ما تپش، حرارت، صدا و تعویض دندهها را میخواهند؛ تمام جنبههایی که به خودرو جان میبخشد.”
این احساسات تنها در حد نظر باقی نمانده و در آمار فروش نیز خود را نشان داده است. شرکت ریماک که با مدل نورا استانداردهای جدیدی تعریف کرد، برای تولید ۱۵۰ دستگاه برنامهریزی کرده بود اما پس از گذشت مدتی قابل توجه، کمی بیش از پنجاه دستگاه به مشتریان تحویل داده است. حتی خود مِیت ریماک، مدیرعامل شرکت، اعتراف کرده که تمایل خریداران ردهبالا به سمت خودروهای احتراقی بازگشته است. نمونهای دیگر، یک دستگاه ریماک نورا مدل ۲۰۲۳ بود که در یک حراجی با قیمتی بسیار پایینتر از قیمت کارخانه به فروش نرفت؛ اتفاقی که برای یک هایپرکار با تولید محدود، بسیار غیرعادی است، زیرا این خودروها معمولاً ارزش خود را حفظ کرده یا حتی گرانتر میشوند.
رقبای اصلی ریماک نیز در همین فضا حرکت میکنند. پینینفارینا باتیستا (Pininfarina Battista) و لوتوس اِوایا (Lotus Evija) نیز هایپرکارهای تمام برقی با تولید محدود هستند که با چالشهای مشابهی روبرو شدهاند. لوتوس پس از تأخیرهای چند ساله، به تازگی تحویل اولین سری از ۱۳۰ دستگاه اِوایا را آغاز کرده است. این وضعیت نشان میدهد که مشکل، فراتر از یک برند خاص و مربوط به کل این بخش از بازار است.
مشخصات فنی | ریماک نورا (Rimac Nevera) | پینینفارینا باتیستا (Pininfarina Battista) | لوتوس اوایا (Lotus Evija) |
---|---|---|---|
قدرت | ۱۴۰۸ کیلووات (۱۹۱۴ اسب بخار) | ۱۴۱۷ کیلووات (۱۹۰۰ اسب بخار) | ۱۵۰۰ کیلووات (۲۰۳۹ اسب بخار) |
ظرفیت باتری | ۱۲۰ کیلوواتساعت | ۱۲۰ کیلوواتساعت | ۹۳ کیلوواتساعت |
پیمایش (استاندارد WLTP) | ۴۹۰ کیلومتر | ۴۷۶ کیلومتر | ۳۴۶ کیلومتر |
شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر/ساعت | ۱.۸۱ ثانیه | زیر ۲ ثانیه | زیر ۳ ثانیه |
قیمت تخمینی | حدود ۲ میلیون یورو | حدود ۲.۲ میلیون یورو | حدود ۲ میلیون پوند |

برای درک بهتر موضوع، باید با دید روانشناسی به یک خریدار مرفه نگاه کرد. این افراد به دنبال انحصار، تاریخچه و یک تجربهی حسی بیبدیل هستند؛ چیزی شبیه به تفاوت میان یک ساعت مکانیکی سوئیسی با جزئیات خیرهکننده و یک ساعت هوشمند پیشرفته، هر دو زمان را نشان میدهند اما ارزش آنها در دو دنیای کاملاً متفاوت تعریف میشود. به نظر میرسد ابرخودروهای برقی، با تمام تواناییهایشان، هنوز نتوانستهاند آن روح و احساسی را که خریداران سنتی هایپرکارها به دنبالش هستند، ارائه دهند. آنها شاید سریعترین خودروهای جهان باشند، اما در سکوت مطلق شتاب میگیرند و این سکوت، برای بازاری که با غرش پیشرانههای V12 تعریف شده، چندان خوشایند نیست. در نهایت، چالش بزرگ هایپرکارهای الکتریکی نه در مهندسی، که در قلب و روح علاقهمندان به خودرو است.